آنقدر گریه کردم بندگى کردم تا خدا مرگم را شهادت قرار بدهد.

نام  :محمدرضا

نام خانوادگى  :معبودى

نام پدر :حسن

تاریخ‌تولد  :۰۳/۰۲/۱۳۴۶

محل‌صدورشناسنامه   :کبودرآهنگ

تاریخ شهادت  :۰۱/۱۲/۶۴

بسم الله الرحمن الرحیم

قسم به خدایى که این جهان را آفرید قسم به خدایى که مرا از خاک آفرید تا اوج عظیمى بالا برد و لى دوباره به خاک برگرداند .

من شهادت را آگاهانه انتخاب نمودم  محراب خونین على (ع ) را دیدم کربلاى خونین را دیدم ولى عاشق شدم عاشق درسى که حسین مى داد درسى که باید چون شمع سوخت اما این سوختن درد آور نبودزیرا پاداشش همراه با سوختن بود آنقدر التماس کردم گریه کردم بندگى کردم تا خدا مرگم را شهادت قرار بدهد از آن روزى که خودم را شناختم گناهان فراوانى کردم به همین خاطر از موقعى که مى خواهند صورتم را رو به قبله باز کنند مى ترسم نکند خدا از بودن روى صورتم رو به خانه کعبه ناراحت بشود یا فشار قبر داشته باشم اما شنیدم حسین (ع ) در خانه خدا آبروى خاصى دارد به همین خاطر در خانه حسین را زدم .

و دیگر دلم ترسى ندارد زیرا راه صد ساله را یک لحظه پیمودم آن هم شهادت . مادرم ناراحت نباش اگر مرگم شهادت باشد شفاعتت مى کنم یادت نرود که من و امثال من هزاران درد را تحمل مى کنند اما راضى به شنیدن این که امام ناراحت است را نیستند .

والسلام  ۶۴/۱۰/۱۷

یک دیدگاه

  1. یک جوان ۱۸ ساله و این شکل تفکر و عقیده… ستودنی بوده واقعاً

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *