خروج سفیانی

یکی از نشانه های قطعی ظهور است. سفیانی، عنصر بی بند و بار، آلوده و پرده در اموی نسب و اموی نژاد است که در سوریّه انقلاب می کند و انقلابش نیز، پس از غلبه بر دو گروه مخالف خویش، به ظاهر پیروز می گردد وآن دو خطّ مخالف را که رهبری یکی را مردی سرخ رو و دیگری را مردی«ابرص» به عهده دارد، در هم می کوبد. فضای سیاسی و اجتماعی برای او آماده می شود او بر منطقه وسیعی که شامل: دمشق، حمص، حلب، اردن،فلسطین و اسرائیل کنونی است، مسلط می گردد و یهودیان و عناصر تبهکار و حق ستیز، کودکان پرورشگاهی و کنار خیابانی از او پیروی می کنند و همه این تحولات ظرف شش ماه صورت می پذیرد.

پس از استقرار قدرت و سیطره سفیانی در سوریه و منطقه و سیعی که نام برده شد، سپاه گرانی مرکب از ۱۴۲ هزار نفر سازماندهی می کند و بخشی از آن را به منظور فتح عراق و بخشی دیگر را به سوی حجاز و مدینه منوّره،گسیل می دارد. سپاه ۱۲ هزار نفری او به سوی مدینه می رود تا حضرت مهدی(عج) آن اصلاحگر بزرگ جهانی را که خبر ظهورش پخش گردیده،دستگیر نماید. آنان سه روز در مدینه توقف می کنند و درآنجا دست به چپاول و جنایت می زنند و پس از آن، بخش مهم آن۱۲ هزار نفر، مدینه را به منظور دستیابی به امام مهدی(ع) به قصد مکه ترک می کنند، چرا که اطلاع می یابند که آن اصلاحگر بزرگ، از مدینه به مکه رفته است.

این سپاه تجاوزکار در راه مکه، به بیابانی می رسند و در آنجا، زمین به امر خدا همه آنان را می بلعد و جز دو نفر باقی نمی ماند، یکی از آن دو به سوی حضرت مهدی(ع) می رود تا بشارت نابودی دشمنان حق و عدالت را بدهد و دیگری به سوی سفیانی می رود تا سرنوشت شوم ستونی از سپاه تجاوزکار او را گزارش کند. اما سپاه تجاوزکاری که از سوی سفیانی به عراق گسیل می گردد، در منطقه ای از اطراف نجف که «روحا» نام دارد پیاده می شود و ده ها هزار نفر از آنان برای اشغال نجف و کوفه حرکت می کنند.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *